OwnSkin logo
English
Select Phone Model
Hi,Guest (Login | Sign Up)



To sign my guestbook, you need to signin first.
RAMID80 14 years ago
Mer30,khobam...

masoud23 14 years ago
در دهستان اصالتهابي عشق مي توان شبنم فروش ساده بود_درشب سبز مناجات خدا،آشنابا حرمت سجاده بود_ مي توان فنجان شعرخويش را آه اي پر از شبنم نمود مي توان روي اجاق عاطفه چاي خوش طعم جفا را دم نمود_

RAMID80 14 years ago
Salam raha khanom,khobi?!

mohaammad15 14 years ago
[size=24]سلام دوست خوب و عزیزم[/size] خوبید؟خوشید؟سالمید؟سلامتید؟ الهی هرکجا هستید شاد باشید[img]http://pichak.net/blogcod/zibasazi/05/image/www.pichak.net-66.gif[/img] اومدم بگم که اواس با محمد نامهربون شده[img]http://pichak.net/blogcod/zibasazi/05/image/www.pichak.net-28.gif[/img] نمیدونم چرا نمیتونم وارد پروفایل قبلیم بشم[img]http://pichak.net/blogcod/zibasazi/05/image/www.pichak.net-07.gif[/img] هرچی هم از اواس خواهش کردم مهربون نشد که نشد[img]http://pichak.net/blogcod/zibasazi/05/image/www.pichak.net-52.gif[/img] منم که دیدم اواس منو به جنگ فرا خونده[img]http://pichak.net/blogcod/zibasazi/05/image/www.pichak.net-73.gif[/img] اواس رو پیچوندم هاهاهااااااا این پروفایل جدیدمه با همون خرگوش ناز خودم[img]http://smilies.sofrayt.com/fdm/wink2.gif[/img] به هر حال گفتم که بدونید من از این به بعد با این پروفایل هستم اگه خواستید مطلبی بذارید[img]http://smilies.sofrayt.com/fdm/write-a-letter.gif[/img] واسه پروفایل جدیدم بذارید [size=24]خوشدل باشید[/size]

RAMID80 14 years ago
thnx 4 the add...

raha120 14 years ago
عشق یعنی انتظاربی ثمر عشق یعنی بلبلی بی بال و پر عشق یعنی داشتن سرنوشتی شورشور عشق یعنی سرزمینی دور دور حس عاشق رابه معشوق میشناسم، حس عاقل را به معقول مینویسم ولی افسوس!می دانم که در عاشق دگرصبری نمی ماند،دگرعقلی نمی ماند،دگرفهمی نمی ماند.

arya2085 14 years ago
گفتا که: کودتا شد! نویسنده: Armita. به نیمه شبِ پریشب گشتم دچار کابوس دیدم به خواب حافظ ، توى صف اتوبوس گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى گفتم: چگونه اى؟ گفت: در بند بىخیالى گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى گفتا که: مىسرایم شعر سپید بارى گفتم: ز دولت عشق ؟ گفتا که: کودتا شد گفتم: رقیب ؟ گفتا: بدبخت کله پا شد گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟ گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟ گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟ گفتا: خریده قسطى تلویزّیون به جایش گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره گفتا: شده پرستار یا منشى اداره گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل گفتا: که دست خود را بردار از سر دل گفتم: ز ساربان گو با کاروان غمها گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى گفتا: پژو دوو بنز یا گلف تُک مدادى گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟ گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى گفتا که: ادکلن شد در شیشه هاى رنگى گفتم: سراغ دارى میخانهاى حسابى گفت: آن چه بود از دم گشته چلوکبابی

masoud23 14 years ago
آرزوهايت را يه جا يادداشت كن ويكي يكي از خدا بخواه خدا يادش نميره ولي تو يادت ميره چيزي كه امروز داري آرزوي ديروزت بوده

arya2085 14 years ago
تک کل واشده ای گفت صبا را عشق است / بلبل آمد به میان گفت صدا را عشق است گل و بلبل بنشسته به کنار / سنبل آمد بی میان گفت وفا را عشق است . .

sepehr00 14 years ago
بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه كه بودم در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید, یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه، محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ماه فروریخته در آب شاخهها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی: از این عشق حذر كن! لحظهای چند بر این آب نظر كن، آب، آیینه عشق گذران است، تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است، باش فردا، كه دلت با دگران است! تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن! با تو گفتم: حذر از عشق!؟ ندانم سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد، چون كبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ... باز گفتم كه : تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم! اشكی از شاخه فرو ریخت مرغ شب، ناله تلخی زد و بگریخت ... اشك در چشم تو لرزید، ماه بر عشق تو خندید! یادم آید كه: دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه كشیدم نگسستم، نرمیدم رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم، نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم، نكنی دیگر از آن كوچه گذر هم ... بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!

Next
Prev
[ < ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ]

20% Discount

Home
Feedback/Help
©2011 OwnSkin.com